رحمان نقیزاده- مردابمردگی
همسایهام، که عجیبترین پیرمرد شهر بود، همیشه میگفت: تنها آدمها نیستند که، حتی مرگ هم اگر بفهمد نیازش داری ناز میکند؛ و من هربار بعد از این جمله با خودم فکر میکردم: تنها ترسوها منت مرگ را میکشند، باجربزهها مرگ را برای خودشان خلق میکنند
کتاب خوبی بود ممنون